فیلم | کاش بودیم و سر و دیده و دستی چو ابوالفضل‌
کد خبر: 3920151
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۹:۳۱
محرم در شعر و ادب فارسی / ۱۱

فیلم | کاش بودیم و سر و دیده و دستی چو ابوالفضل‌

آنچه ما از این واقعه(عاشورا) از طریق مقاتل شنیده‌ایم، «عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت/ خبری مختصر از حادثه کرب و بلایت» این همه آنچه در کربلا اتفاق افتاده، نیست، صورت ظاهر بوده است.

فیلم | کاش بودیم و سر و دیده و دستی چو ابوالفضل‌به گزارش ایکنا؛ اسماعیل امینی، شاعر و پژوهشگر ادبیات آیینی، در یازدهمین برنامه «محرم در شعر و ادب فارسی» که به ارائه گزیده و گلچینی از سروده‌های عاشورایی و آیینی شاعران کهن و معاصر اختصاص دارد، به بازخوانی شعری از محمدرضا محمدی نیکو پرداخت. متن این بخش را در ادامه می‌خوانید:

در این نوبت شعری از محمدرضا محمدی نیکو از شاعران برجسته در حوزه غزل، قطعه و شعر نیمایی و منثور است و در این زمینه‌ها شعرهای بسیار درخشانی دارد. این غزل شاعر در مدح امام حسین(ع) است که به برخی از وقایع کربلا اشاره دارد و زبان و بیان آن نو است، گرچه اشارات آن از نشانه‌هایی است که برای اهل ادبیات  عاشورایی آشناست و برخی ظرافت‌های بلاغی در این غزل هست که بعد از خواندن شعر به آنها اشاره خواهم کرد:

ای که پیچید شبی در این کوچه صدایت
یک جهان پنجره بیدار شد از بانگ رسایت
 
تا قیامت همه جا محشر کبرای تو برپاست
‌ای شب تار عدم، شام غریبان عزایت
 
عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت
خبری مختصر از حادثه کرب و بلایت
 
همرهانت صفی از آینه بودند و خوش آن روز
که درخشید خدا در همه آینه‌هایت
 
کاش بودیم و سرودیده و دستی چو ابوالفضل‌
می‌فشاندیم سبک‌تر ز کفی آب به پایت
 
از فراسوی ازل تا ابد‌ای حلق بریده‌
می‌رود دایره در دایره پژواک صدایت
 
 
در این شعر به برخی از آنچه در برخی مقاتل آمده اشاره شاعرانه‌ای شده، از جمله اینکه آن روز آسمان تاریک می‌شود و گفته‌اند به گونه‌ای بود که همه چیز در حال عزاداری بود. «تا قیامت همه جا محشر کبرای تو برپاست/ ‌ای شب تار عدم، شام غریبان عزایت» یعنی تا زمانی که این جهان هست، این عزا خواهد بود و بر غریبی امام حسین(ع) اندوه و گریه ادامه خواهد داشت.
 
نکته دیگر درباره این شعر این است که؛ اشاره می‌کند، آنچه ما از این واقعه از طریق مقاتل شنیده‌ایم، «عطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادت/ خبری مختصر از حادثه کرب و بلایت» این همه آنچه آنجا اتفاق افتاده، نیست، صورت ظاهر بوده و بخشی از آن از طریق نقل وقایع به دست ما رسیده و بخش دیگر را آن بزرگواران و خدای متعال می‌دانند.
 
یک کار زیبای بلاغی و هنروری زبانی در این بیت «کاش بودیم و سرودیده و دستی چو ابوالفضل‌/ می‌فشاندیم سبک‌تر ز کفی آب به پایت» وجود دارد و آن هم ایهامی است که در کف آب، فشاندن و سبک هست. 
 
اگر ما هم بتوانیم کمابیش آن شایستگی را پیدا کنیم، حاصل تبعیت از اهل بیت(ع) و حضور در هیئتهای عزاداری است و دست کم بخشی از آن شایستگی هم برای شیعه اهل بیت(ع) حاصل خواهد شد.
انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha